در ایامی که دستیابی به آرزوهای ساده مثل داشتن یک آپارتمان معمولی با حداقل امکانات نیز برای قشر گستردهای از مردم به چالشی بزرگ و حتی رویایی دست نیافتنی بدل شده، نمایندگان مجلس یازدهم به جای چاره اندیشی، با نطقهایی در صحن مجلس، روی این زخم باز نمک میپاشند. «حسن نوروزی»، نماینده رباط کریم در آخرین سخنانش، نداشتن خانه را «بهانهای برای ازدواج نکردن» دانسته و گفته: «مشکلات اقتصادی بهانهای برای ازدواج نکردن است. جوانان میتوانند در روستاهای اطراف تهران با رهن و اجاره پایین زندگی کنند و صبح با اتوبوس و مترو به سر کارشان بیایند».
کافی است نمایندگان مجلس یازدهم به درآمد و هزینههای اساسی زندگی نگاهی بیندازند تا متوجه شوند که هزینههای زندگی با درآمدها همخوانی ندارد. این موضوع را میتوان با نگاه به حقوق کارگران و کارمندان و انتقادهای این گروه دید اما کسی صدای کارگر را نمیشنود حتی وزیر کار.
به گزارش فراز، ادعای نایب رئیس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی در حالی مطرح شده است که مردم ایران با مشکلات معیشتی سختی دست و پنجه نرم میکنند و این شرایط اقتصادی مربوط به یک شهر یا مختص تهران نیست و در تمام نقاط کشور تورم، گرانی و توزیع فقر بین مردم به وضوح دیده میشود. کمر کارگران و اکثریت مردم زیر فشار اقتصادی خم شده است. آنان درخواست افزایش حقوق دارند، اما وزیر کار به جای حمایت و افزایش حقوق آنان در سخنانی میگوید: «خبری از افزایش حقوق نیست. خود با کارفرماها چانه بزنید. و دستمزد بیشتری متناسب با تخصص خود دریافت کند».
همچنین براساس آماری که اخیراً مرکز پژوهشهای مجلس از فقر منتشر کرده است، بیش از ۳۰ درصدِ جمعیت زیر خط فقر هستند. اما سیدصولت مرتضوی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی مدعی است در دولت سیزدهم بخش قابل توجهی از فقر مطلق ریشهکن شده است.
چرا مسوولان صدای فقر مردم را نمیشنوند؟
«اشتغال و مسکن ۲ مانع اصلی بر سر راه ازدواج جوانان است». این بخشی از گفتههای اخیر «سینا کلهر»، عضو هیئت علمی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی است.
اکنون حسن نوروزی ریشه ازدواج نکردن جوانان را در تبلیغات دشمنان میداند و میگوید ازدواج ربطی به مشکلات اقتصادی ندارد. در حالی که طبق آنچه در شورای عالی کار توسط نماینده کارگران مطرح شد، سبد معیشت حداقلی در کمترین حالت و با در نظر گرفتن حداقلیترین معیارها، به ۱۹ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان رسیده است. این نرخ با اعمال یک ضریب به سادگی به دست آمده اما اگر هزینهی مسکن را به دقت در نظر بگیریم و وزن مسکن را در محاسبه دخیل کنیم، سبد معیشت در تهران بیش از ۲۳ میلیون تومان و در کلانشهرهای صنعتی مثل مشهد، اصفهان و تبریز، بین ۲۰ تا ۲۲ میلیون تومان است.
حداقل دریافتی ماهانه کارگری، ۸ میلیون و ۲۰۸ هزار تومان است. یعنی تقریبا روزانه درآمد کارگر برابر است با ۲۷۵هزار تومان. این رقم چگونه میتواند حداقلهای زندگی و معیشت کارگران را تامین کند؟ دستو پنجه نرم کردن با دغدغه تامین نیازهای اولیه، چطور میتواند سرمایه و پشتوانه اقتصادی لازم و کافی را برای ازدواج و فرزندآوری فراهم کند؟
آنچه انکار ناپذیر است دستمزدی است که به گرد پای تورم نمیرسد. حال باید دید که با وجود تمام این آمار و ارقام که حتی با جستوجویی ساده در دسترس است، دلیل اصرار مسوولان و نمایندگان مجلس یازدهم به نادیده گرفتن مشکلات معیشتی مردم چیست؟ مگر نه اینکه نمایندگان مجلس، بایست دغدغههای مردم را نمایندگی کنند؟
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟